I didn't read the work supplies. نخواندن لوازم کار

واقعیت این هست ؟ دیروز باید 20 صفحه می خواندم ؟   الان هم یک تلاش ناموفق داشتم ؟ من همیشه باید برنده باشم ؟ بازی را دوست ندارم ؟ در آن بازنده باشم ؟ وقتی در چیزی می بازم ؟ خیلی زود هم آن بازی را ترک می کنم  ؟ من وقتی می بازم ؟ همه چیز را باید بهم بزنم ؟ کل بازی ؟ من دیگر بازی نمی کنم ؟ این یک بازی ؟ بی معنی هست ؟ پس به خاطر همین مشکلات پشرفت به خصوصی در چیز خاصی ندارم ؟ به چه خاطر باید تلاش کنم ؟ وقتی نمی توانم ؟ برد خاصی را تجربه کنم  ؟ کتاب نمی خوانم ؟ فقط از مغزم استفاده می کنم ؟ یعنی به چه علتی فقط باید اینطوری باشم ؟ باید یک بار دیگر بلاخره خسته خواهی شد ؟ آز این اوضاع از تو بزرگتر ها در این زمینه یا در بخش های بزرگتر شکست خورده اند ؟ دیگر نمی توانند ؟ بنویسند ؟ حوصله آنها دیگر چیزی نمانده است ؟ فقط تایپ می کنند ؟ اما می دانند ؟ این هم مثل کار قبلی هست ؟ وقتی دوباره تایپ می کنی ؟ فقط کار را برای خودت سخت نمی کنی ؟ درجه موفقیت دیگران هم بالاتر می بری ؟ یعنی باید کسی دارد ؟ تلاش می کند ؟ یک مرحله بیشتر از قبل به خودش فشار بیاورد ؟ یعنی اگر فردا دوباره به خودش فشار نیاورد ؟ رقابت سنگین تر و سخت تر خواهد شد ؟ اما وقتی تایپ نمی کنی ؟ انتظار خواننده ها کم و کمتر می شود ؟ شاید نوشتن من باعث شود ؟ انتظارات بقیه بالاتر برود ؟ از کار دیگران فقط اینطوری می شود  ؟ انتظارات شاید برای هیچ کشی هیچ اهمیتی نداشته باشد ؟ فقط دوباره همه کارها خود را به همان شکل قبل ادامه می دهیم ؟ شاید حوصله بعضی ها هم تمام شده باشد ؟ حوصله خودم من هم تمام شده است ؟ باید چیز خوبی می نوشتم ؟ اما انتظار خودم دیگر یک کار غیر واقعی  هست ؟ چرا باید بازش کنم ؟ چرا با چیزی نمی شود ؟ جنگید بخواهی بجنگی بخواهی ؟ باید خودت فکر کن ؟ تو توان رقابت با یک قول تمام عیار را نداری ؟ نمی توانی ؟ قصه خودت را مجزا  از شرایط روحی و روانی خودت کنی فقط داری یک مشت چیزهای اشتباه را تکرار می کنی ؟ من توان کاری ندارم ؟ چرا باید خودم را بیشتر از بقیه این کارها را انجام بدهیم ؟ من سخت تر از دیگران نمی توانم  ؟ خودم را اینطوری بتوانم ؟ خودم را نشان بدهم ؟ یعنی آخر های کارمن هست ؟ 

Is this true? Yesterday I had to read 20 pages?

I had a failed attempt now too? I always have to win? I don't like the game? I lose in it? When I lose in something? I leave that game too soon? When I lose? I have to mess everything up? The whole game? I don't play anymore? Is this a game? Is it meaningless? So because of these problems I don't make any progress in anything in particular? Why should I try? When I can't? Experience a certain win? I don't read books? I just use my brain? I mean, why do I just have to be like this? You have to get tired of it once again? Have the older ones failed in this field or in larger areas because of this situation? Can't they? Write anymore? They have no more patience? They just type? But do they know? This is the same as before? When you type again? You don't just make it harder for yourself? You also increase the level of success of others? I mean, someone has to? Try? Push yourself one step further than before? What if you don't push yourself again tomorrow? The competition will get tougher and tougher? But when you don't type? Will readers' expectations become lower and lower? Maybe my writing will make it? Others' expectations rise? Is it just how other people's work is? Maybe expectations don't matter to anyone? We'll just continue doing everything the same way again? Maybe some people are bored? I'm bored too? I should have written something good? But is my own expectation an unrealistic task? Why should I open it? Why can't it be done with something? Fight it, fight it, fight it? You have to think for yourself? You don't have the ability to compete with a full-fledged promise? You can't? Separate your story from your own mental and emotional conditions. Are you just repeating a bunch of wrong things? I can't do anything? Why should I do these things more than others? Can't I do them harder than others? Can I do them like this? Show myself? Does that mean I'm done?