بعضی وقت ها بیشتر از قبل باید روی خودت حساب باز کنی ،
به خودم نگاه می کنم ، اگر بخواهم از روی عقل تصمیم بگیریم ،اگر بخواهم ،عاقلانه 100% عمل کنم ؟
بعضی از کارهای که انجام می دهم ، واقعا نتیجه خوبی به همراه دارند ؟
مسلما نه ، ولی یک سری اشتباهات رو من انجام می دهم ، نمی دونم ، چرا ولی انگار جزء چرخه ای کاری من شده اند ، یک عادت ، یک اشتباه ،
این کارها رو نباید انجام بدهم ، ولی انجام می دهم ، باید کارهای مهم رو انجام بدهم .
ولی انگار وقتم رو صرف کارهای می کنم ، به هیچ دردی ا ز من دوا نمی کنند ، ولی مثل لامپ پر مصرف وقت می سوزونند .
ای کاش وقتی داشتم ، در مورد کارهای که انجام می دادم ، تجدید نظر می کردم ، یک موقع می رسد . می بینی داری برای یک شرکت کار می کنی ، هیچ وقتی برای استراحت نداری .
در صورتی اگر یاد می گرفتم ، کارهای مهم زندگی ام را برای خودم وقت صرف می کردم ، چیزهای یاد می گرفتم ، خودم حرفه ای رو یاد می گرفتم ،
کسب و کار خودم رو داشتم ، برای خودم کار آفرینی می کردم ،
کارهای مهم زندگی خودم ارزش قائل نیستم ؟
درک نمی کنم ، چرا برای چی ؟ تا آخر عمر وقت نیست ، یک روزی زندگی به پایان می رسد ،
هیچ کارمهمی که انجام ندادی هیچ ، حتی در حد نرمال هم نبودی ، اصلا بزرگی می گوید ، اگر پیشرفت نکردی ، توانایی های از گذشته کمتر می شود ،
این موضوع در مورد من صادق بوده امیدوارم ، روزی به خودم بیام .
وقت بزرگترین سرمایه است ،
چرا کارهایم رو ناقص انجام می دهم ، یا اصلا کاری رو که می خواهم انجام بدهم به دلایلی انجام نمی دهم ؟
وقت صرفش نمی کنم . بیشترین سرمایه آدم وقت اوست . که صرف امور مهم شوند . نه کاری که هیچ نتیجه ای در بر ندارد .
همیشه یک مشکل کوچک یا یک مشکل بزرگ وجود دارد . دلایل واقعی و غیر واقعی هم وجود دارد .
مهمترین چیزی که وجود دارد ، تحمل شکست خوردن رو ندارم ، بعضی از اوقات حتی فکر اینکه بخواهم کاری رو شروع کنم . سناریو شکست های گذشته و کارهای ناموفق قبلی به رو مثل یک فیلم در ذهنم مرور می کنم .
کافی بود ، قبلا گذشته موفقی داشته باشم ، آن وقت موفقیت های قبلی در ذهنم مرور می شد .
اصلا ذهنیت خوب یا بد تا چه حد موثر است .
مهم ترین عامل این است ؟ وقتی یک کاری را یک روز به طور مداوم انجام می دهی . به شکل عادت در ذهن من شکل می گیرید ، بعد دوباره و دوباره این کار رو ادامه می دهم . دست آخر . نتایج قبلی رخ می دهند .